شما سکاندار زندگی خود هستید!
ترجمه - یکتا فراهانی :
همه ما خواهان داشتن زندگی خوب، سالم و توأم با موفقیت و شادمانی هستیم اما آنچه می‌خواهیم همان است که در ذهنمان می‌گذرد.
حال لحظه‌ای با خود فکر کنید و همه باورهایی را که تاکنون براساس آن عمل کرده‌اید کنار بگذارید و در ضمیر ناخودآگاه خود زندگی را آنگونه که دوست دارید تصور کنید. تصویر مطلوب شما برای خوشبخت‌بودن چگونه است؟ دوست دارید چه چیزهایی داشته باشید که خود را خوشبخت بدانید؟
تاکنون در ذهن خود چه چیزهایی را برای زندگی بهتر خلق کرده‌اید؟ بله، شما تصویر میزان سرمایه، استعداد، هوش و... خود را آفریده‌اید و این دقیقا همان چیزی است که براساس آن عمل کرده‌اید. قبول این مطلب برای بیشتر مردم واقعا بسیار سخت است. ما معمولا می‌خواهیم دیگران یا عوامل دیگر را به دلیل به حقیقت‌نپیوستن این تصویر خوشبختی خود ملامت کنیم، ولی کافی است نگاهی به ذهن خود بیندازیم و ببینیم در آن چه می‌گذرد. شما هر آنچه را خوشبختی می‌دانید میتوانید برای خود خلق کنید. در واقع اگر بخواهید، میتوانید هر چیزی را تصور کنید و آن را بیافرینید.
در واقع قرار گرفتن در شرایط مختلف می‌تواند توانایی‌های شما را برایتان آشکار کند. البته شاید شما نتوانید این مطلب را بپذیرید که شرایط می‌تواند نشان دهد که شما چگونه از استعدادهای خود بهره می‌برید و چه توانایی‌هایی دارید زیرا عادت کرده‌اید همیشه در شرایط نامطلوب، تقصیر را به گردن شرایط یا اطرافیانتان بیندازید و طبیعی است که این راحت‌ترین کار است.شاید به نظرتان می‌رسد این بی‌انصافی است که شرایط آدم‌های فقیر، توانایی‌های آنها را آشکار کند اما این تفکر باعث می‌شود به همین آگاهی محدود خود تکیه کنید و از درد و رنج خود و همچنین ناتوانی‌تان برای ایجاد تحول در زندگیتان دفاع کنید.
فراموش نکنید که بی‌پولی یا تنگدستی حالت موقتی است که تقریبا امکان دارد گریبان هرکسی را بگیرد اما فقیربودن حاصل نگرش و رشته‌ای باورهاست که وقتی شرایط زندگی در دوران فقر را مقصر می‌دانیم، این باورها تقویت می‌شوند. همه ما زمانی در شرایط نامطلوبی قرار گرفته‌ایم، بنابراین اگر بخواهیم، می‌توانیم به نقش قدرتمند باورهای خود پی ببریم. شما میتوانید خودتان تجربه کنید که این شرایط نیستند که فرد را می‌سازند بلکه فقط می‌توانند توانایی‌های او را آشکار کنند. احتمالا شما آموخته‌اید که زندگی پراست از کمبود و نقصان. شما اینگونه بزرگ شده‌اید تا ناتوانی و محرومیت را باور داشته باشید و اینگونه افکار در نظام باورهای شما جای گرفته‌اند اما اگر بخواهید میتوانید در نوع باورهای خود تغییراتی حاصل کنید. توجه به این موارد می‌تواند شما را در این زمینه کمک کند.
- برای رسیدن به حال خوب به چیز خاصی نیاز ندارید رها شدن از افکار مخرب و ناامیدکننده؛ یعنی اینکه تصویرهای درونی خود را که منعکس‌کننده کمبودهای شما در زندگی است تغییر دهید. که شما هم‌اکنون- در هر موقعیتی باشید- چیزهای مورد نیاز را برای برخورداری از خوشبختی دارید. لزومی ندارد که به دنبال آن باشید. مهم این است که خوشبختی و حال خوب حاصل فرایندی ذهنی و باورهای درونی است که همه جا با خود به همراه دارید اما باید بدانید آنچه نیاز دارید همین حالا هم برایتان فراهم است. شما به ذهنی آرام و اندیشه‌ای سالم و غنی نیاز دارید که برخورداری از آن تنها در دستان خود شماست.
متأسفانه معمولا ما را به سوی این باور سوق داده‌اند که تنها مادیات هستند که ما را غنی می‌سازند اما شما باید احساس جدیدی را در خود پرورش دهید و به قدرت باور خود اعتماد کنید. باورهای شما متعلق به خود شماست و از درونتان می‌جوشد، بنابراین از آنها بهره‌مند شوید و خود را غنی و توانا سازید.
- اگر به ناتوانی معتقد باشید نمی‌توانید خوشبخت باشید. هنگامی که این قابلیت را کسب کردید که انسانی غیرمادی باشید، کم‌کم در خواهید یافت که تفکر و اندیشه شما چگونه عمل می‌کند. شما هیچ مرز و محدودیتی ندارید؛ یعنی باید بدانید آنچه برای زندگی خود نیاز دارید، فراهم است و از هنگامی که پا به این دنیا گذاشته‌اید هم همراه شما بوده است.
اما وقتی شما به خودتان می‌گویید: «من پول کافی و تحصیلات یا توانایی کافی را ندارم تا خوشبخت باشم»؛ در واقع در دنیای ذهن خود از موضع «نداشتن» وارد عمل شده‌اید. به همین دلیل است که نمی‌توانید به آنچه می‌خواهید برسید. بنابراین شما باید کامل‌بودن خود را بپذیرید و فکر و اندیشه‌تان، باید آن را به عنوان بخشی از شخصیت شما بپذیرد.متأسفانه تمرکز بسیاری از افراد بر نداشته‌ها و کمبودهاست؛ به این معنا که شما چیزهایی را که در زندگیتان وجود ندارد یا ناقص است ارزیابی می‌کنید و دائم با خود می‌گویید؛ «من به پول بیشتر، قدرت، توانایی و ثروت بیشتر نیاز دارم و اگر بتوانم آنها را به دست آورم خوشبخت خواهم بود.» پس شما اهداف خود را تعیین کرده و تلاش می‌کنید تا موفق شوید اما با این نظام فکری هیچ‌گاه نمی‌توانید خوشبخت شوید زیرا همواره گرفتار بیشتر و بیشتر خواستن خواهید بود. با این نوع تفکر خوشبخت بودن غیرممکن است زیرا همیشه چیزهایی وجود دارند که شما ندارید اما اگر احساس کردید کمبودی ندارید و زندگی خود را براین اساس که فردی کامل هستید بنیان گذاشتید، احساس می‌کنید علائم و نشانه‌های خوشبختی به زندگی شما سرازیر می‌شود.
- وجود شما ابعاد زیادی دارد، شما در آن واحد هم بعدی مادی دارید و هم غیرمادی. برای آنکه بتوانید با خوشبختی واقعی آشنا شوید باید یاد بگیرید که دیگر وجود خودتان را قسمت‌بندی نکنید و خوشبختی را چیزی جدا از خودتان ندانید.افکار غنی‌کننده هم می‌توانند به شما تعلق داشته باشند و از وجود خود شما سرچشمه بگیرند؛ در واقع مفهوم خوشبخت‌بودن نیز کاملا در درون شما قرار دارد. شاید این حرف‌ها برایتان عجیب باشد اما اگر واقعا می‌خواهید رموز خوشبختی را بدانید باید یکرنگی خود را در همه این موارد درک کنید.شما باید فکر و عمل‌تان را با هم هماهنگ کنید. یکی‌کردن فکر و عمل نشان می‌دهد که معنای خوشبختی را فهمیده‌اید. تمام خوشبختی خود شما هستید. حال این آگاهی را در ضمیر خود پرورش دهید که شما نباید در جست‌وجوی خوشبختی باشید بلکه خوشبختی زمانی در زندگی شما وجود خواهد داشت که باور کنید خوشبخت هستید و اگر این را درک کنید اعمال شما هم مطابق با این باور خواهند بود.
- از شادی دیگران شاد شوید. اگر به خاطر پیشرفت دیگران یا وضع زندگی آنان احساس ناراحتی می‌کنید یا از حسادت گرفتار رنج و عذاب می‌شوید، بدانید که در درون خود به جای محبت، کینه و خشم را جا داده‌اید، بنابراین خودتان را آزمایش کنید و ببینید در مورد کسانی که به مرحله‌ای از خوشبختی رسیده‌اند اما شما از آن مواهب برخوردار نیستید، چه احساسی دارید؟
اگر احساس شادمانی و رضایت کنید به دیگران نیز همین احساسات را می‌بخشید. این باور را در قلب خود پرورش دهید که هر کس به خوشبختی رسیده، شایستگی آن را داشته است. به علاوه موفقیت دیگران مانع از موفقیت شما نمی‌شود و دلیلی ندارد شما احساس کنید شایستگی و توانایی لازم را ندارید یا کمبود و ضعف خاصی دارید. در واقع افراد موفق شایسته مهر و محبت شما هستند.بکوشید به جای این فکر که دیگران چه دارند یا ندارند، فکر کنید شما برای خودتان چه می‌خواهید بکنید. فراموش نکنید وقتی دیگران را ارزیابی و قضاوت می‌کنید شخصیت آنان را بیان نمی‌کنید بلکه شخصیت خودتان را نشان می‌دهید.
آیا می‌خواهید خود را شخصی حسود و نامهربان معرفی کنید؟ وقتی دیگران را خوشبخت می‌بینید، شادمان شوید و هرگونه باوری را غیر از این از خود دور کنید. خوشبختی را میتوانید داشتن نعمت بی‌پایان در زندگی خود بدانید اما با توجه به منافع شخصی خود نمی‌توانید به این مرحله از زندگی برسید. هنگامی که متوجه می‌شوید بخشش و ایثار کلید نعمت‌ها هستند، درخواهید یافت که دستیابی به خوشبختی نیز به آسانی امکان دارد و این کار خیلی مشکل نیست. بعضی افراد متوجه این نکته نیستند. این افراد فقط خوشبختی خود را می‌خواهند اما هرگز به اهدافشان نمی‌رسند و هیچ‌گاه نمی‌توانند احساس رضایت و شادمانی واقعی داشته باشند.
تلاش برای خوشبختی
همه شما میتوانید خود را متقاعد کنید که فقط خود شما مسئول تصاویری هستید که در ذهن خود دارید. شما باید بدانید که فرایند تصویرسازی ذهنی‌تان تا چه حد در خلق دنیای واقعی‌تان مؤثر است. مثلا در یک مسابقه ورزشی، کسانی که پیروز می‌شوند همه حرکات لازم را قبلا در ضمیر خود به تصویر می‌کشند. ضمیر انسان و در حقیقت بخش نامرئی وجود او، نحوه رسیدن به هدف در دنیای واقعی را مشخص می‌کند. در واقع این اصل در تمام قسمت‌های دیگر زندگی نیز قابل اجراست؛ یعنی شما هر آنچه را بتوانید در ضمیر خود مجسم کنید، میتوانید در دنیای مادی نیز همان را بیافرینید؛ مشروط بر آنکه این تصویر را رها کنید و به کار خود اعتقاد و باور کامل داشته باشید.
باور داشته باشید
سعی کنید در ضمیر خود روشی را پرورش دهید که موجب شود شما خود را در زندگی سعادتمند و موفق مجسم کنید؛ طوری که همه لوازم مورد نیاز را دارید. محرومیت و فقدان را از ذهن خود برانید و باور نکنید که چنان افکاری دارید. هرگاه فکری ناشی از محرومیت قصد ورود به ضمیر شما را داشت، اجازه دهید از ذهنتان بگذرد ولی روی آن تمرکز نکنید و توجهی نداشته باشید. شما میتوانید آنچه را می‌خواهید دقیقا روی کاغذ مشخص کنید؛ بدین‌ترتیب آنچه را به تصویر کشیده‌اید، کم‌کم به اجرا درخواهید آورد.
منبع : همشهری آنلاین
