در ساليان اخير با گسترش دانش كتابداري و اطلاع رساني و ايجاد شاخه هاي جديد در اين حوزه، بحث و بررسي در مورد ايجاد تسهيلات براي دسترسي مخاطبان ويژه به اطلاعات و ادبيات آغاز شده است. از آن جمله كتابداري توانبخشي با هدف فراهم ساختن زمينه استفاده و يكسان افراد معلول و غير معلول از منابع و مواد كتابخانه اي توليد و سازماندهي كتاب هاي مناسب براي نابينايان، ناشنوايان، معلولان ذهني و حركتي و... وارد ميدان شده است. بدين گونه انواع مختلف ادبيات با توجه به ويژگي فيزيكي و حتي اجتماعي مخاطبان خويش به اشكال گوناگون در دسترس آنان قرار مي گيرد.

 وجود كتابخانه در مراكز آموزشي و توانبخشي معلولين مي تواند از شاخه هاي مهم پيشرفت باشد. در واقع براي ايجاد عادت مطلوب كتاب خواني در بين توان خواهان، بيشتر مسئوليت بر عهده مسئولان آموزشي است. جاي بسي تأسف است كه هنوز بسياري از مراكز آموزشي و توانبخشي ما فاقد كتابخانه مناسب هستند. مشاركت اولياء توان خواهان در گسترش كتابخانه ها و تعداد كتابها مي تواند مؤثر باشد. برگزاري مراسمي از قبيل كتاب هفته و كتاب ماه به منظور آشنايي با كتابهاي تازه مي تواند باعث ترويج فرهنگ كتاب خواني شود. تشويق و معرفي افرادي كه كتابهاي بيشتري را جهت مطالعه دريافت كرده اند، حضور فعال مربيان مورد علاقه آنان در كتابخانه و معرفي كتاب به آنان مهم ترين عوامل ايجاد نگرش مثبت نسبت به كتاب و عادت كتاب خواني است. برقراري ارتباط مستمر ميان كتابخانه هاي مراكز هر منطقه نيزمي تواند بر غناي منابع كتابخانه ها بيافزايد.
   
 حضور فعال كتابداران آموزش ديده در كتابخانه و مشاركت دادن فعال توان خواهان در امور كتابخانه عامل تشويقي ديگري براي مراجعه به كتابخانه است. امروزه از كتاب خواني به عنوان يكي از موثرترين روش ها براي پيشگيري از اختلالات عاطفي، انحرافات اخلاقي و درمان ناسازگاري هاي رواني استفاده مي شود.
   
        
 كتابخانه هاي فراگير
   
 كتاب گويا و حتي متأخرتر از آن، <كتاب الكترونيكي> از ابزارهاي اطلاع رساني محسوب مي شوند. پيشينه جهاني كتاب گويا شايد به آخر قرن نوزده بر گردد؛ آن زمان كه توماس اديسون در سال 1879 پيشنهاد ضبط كتاب برروي صفحه گرامافون را براي نابينايان ارائه كرد. در سال1924 اولين كتاب گويا به صورت صفحه در اختيار نابينايان قرار گرفت و برتري لازم را براي خود كسب كرد، زيرا نابينايان بي سواد هم قادر به استفاده از آن بودند.
   
  نهضت كتاب رساني به نابينايان در اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 در كشورهاي پيشرفته به صورت پراكنده و داوطلبانه آغاز شد و به تدريج گسترش يافت. در ايران نيز اين حركت از چند دهه قبل و اكثر اوقات به شكل داوطلبانه انجام پذيرفته است.
   
 نگاه ويژه شوراي كتاب كودك به اين حركت پس از اولين گردهمايي دانشجويان نابينا در سال 1373 در دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران آغاز شد و سر انجام تكرار اين گونه جلسات، منجر به جوانه زدن گروه كتاب گويا در سال 1374 شد. كتاب گويا و به عبارتي خواندن با صداي بلند، به طور مشخص با نمايشنامه هاي راديويي داستان شب و نوار قصه هاي مو جود در بازار و... در سال هاي اخير ديگر يك ابزار اطلاعاتي خاص نابينايان محسوب نمي شود، بلكه به عنوان رسانه اي چند منظوره در خدمت اطلاع رساني و ترويج فرهنگ مطالعاتي براي عموم به ويژه نابينايان قرار دارد. 
        
  
  نویسنده : مينا آروانه
    
 روزنامه اطلاعات، شماره 23891 به تاريخ 3/2/86، صفحه 11 (با معلولان)