مرتضی مدت زیادی نیست که به مرکز می آید روز ثبت نام به همراه خواهرش آمده بود حدودا ۲۰ ساله بود  خیلی ساکت بنظر می رسید تا این که ...

امروز همکارم که کارشناس شنوایی شناسی است به اتاقم آمد و گفت که علی همکاری خوبی ندارد وسمعکش را دست کاری میکند حرف مربی را گوش نمی دهد و باتری سمعک نیز تمام شده بود هیچی نگفته بود .

با واحد آموزش تماس گرفتم تا وی را به اتاق مددکاری بفرستند تا با او صحبت کنم و در این فاصله ، تلفنی نیز با مربی وی صحبت کردم و گفت که همکاری وی ضعیف است و دوست دارد بخوابد و تنظیمات سمعکش را نیز بهم میزند .

وارد اتاق شد و سلام کرد و با فاصله دوری از میزم نشست با وی بلند صحبت کردم و گفتم بیاید نزدیک میز من بنشیند . بلند شد و آمد .

با وی صحبت کردم و سعی کردم بلند صحبت کنم که کاملا متوجه بشود چون در حال حاضر یک سمعک دارد که البته قرار است فردا دومی را نیز به وی بدهند . لب خوانی خوبی دارد . بهش گفتم صدای من را می شنوی . گفت : آره

شروع کرد راجع به کلاسش صحبت کردن و اینکه کارش را خوب انجام نداده و مربی او را دعوا کرده خیلی جالب بود که زمانی که این حرفها را می زد به تنها کسی که نگاه نمی کرد من بودم چندین بار به او اشاره کردم داری صحبت میکنی به من نگاه کن . ولی اهمیتی نمی داد .

دوباره به او گفتم صدای من را خوب می شنوی گفت : بله .

من یک کاغذ جلوی دهانم گرفتم طوری که نتواند لب خوانی کند و گفتم من هرچی گفتم تو تکرار کن و شروع کردم کلمات متفاوتی را به گفتن آنها و او هم شروع کرد به گفتن ولی یک تعدادی کلمه از خودش درآورده بود را می گفت . فهمیدم که باز تنظیمات سمعکش را بهم زده .

با او این بار با دهانی باز و با صدایی بلند طوری که لب خوانی را متوجه شود گفتم که مربی از دست تو راضی نیست . کار نمیکنی همش می خوابی . قرار نیست که می آیی اینجا بخوابی . با بچه ها چرا دعوا میکنی با آنها مهربان باش او هم سرتکان می داد . تنظیمات سمعک را به هم می زنی که صدای کسی را نشنوی و می خوابی . تند تند شروع کرد به صحبت کردن که دیگر نمی خوابم و کارهایم را در کلاس انجام می دهم و فرشم را می بافم .

به او گفتم فردا دوباره میایی پیش من با هم بیشتر صحبت کنیم .

این مددجوی من علاوه برمشکل ذهنی دچار مشکل شنوایی نیز هست و باید سمعک استفاده کند ضمن اینکه قبلا نیز مدرسه استثنایی می رفته است و مقررات حضور در واحدهای آموزشی را به خوبی بلد است . آنچه که مسلم است باید بررسی بیشتری بشود که علت خوابیدن وی درکلاس مشخص گردد و با بچه ها نیز دعوا میکند که احتمالا بچه ها متوجه منظور وی نمی شوند و کار به درگیری می کشد .

ضمن اینکه علاوه بر مشاوره با مددجو با مربی و خانواده وی نیز باید صحبت شود و مشخص گردد که شبها چه ساعتی میخوابد . در مورد سمعک نیز با وی باید ارتباط بیشتری بگیریم تا متوجه شود سمعکش را نبایستی خاموش کند یا تنظیمات آن را به هم بزند .